حسود
دوشنبه 19 بهمنماه سال 1388 13:16
من نمیدونم واقعا اینایی که چهار پنج تا بچه دارن چطوری از پسشون برمیان که هیچکدوم احساس حسودی و نادیده گرفته شدن نداشته باشن. من که بین این دوتا پسر (حمید و پیشی) واقعا گاهی گیج میشم. میشینیم با حمید درس بخونیم, هی پیشی میاد مداد رو میبره زیر تخت, دفتر رو میکشه, کله اش رو بزور میکنه لای کتاب. میرم به پیشی غذا بدم حمید...