اگرم بیاد ببینه که تو اون موقع رخ در نقاب ابر میکشی!بعدشم کل کل کار بدیه .ما افشاگری میکنیم.احتمالا البته آرام ببازه اما تو کامنت ملت جای اینکارا نیست.بگین مردی بیا سر کوچه!:-) و در نهایت آرام، آرام:-)
من؟ کی؟ کجا؟؟؟
افشا گری درباره چی؟ سیاسی بازی راه ننداز جون من!
تو کامنت من راحت باشید فقط موهای همدیگه رو نکشید و لگد به هم نزنید. یه وقت یکی میشه مثل ستار بعد واویلاااااااااااااااااااااا
میدونی وقتی بعضی وقتا بعضی ها حرفای تلخ به من میزنن پیش خودم میگم تو چه طور تلخی قهوه رو تحمل میکنی و میخوریش خوب حرف تلخ اینا رو ی کم تحمل و بعد بی خیالشون شو راه خودت رو برو
تلخی قهوه لذت بخشه اما تلخی بعضی حرفا.... اما میگذره و دل خوش به همینم.
قربونت برم چرا درد عضلانی .من لگد نمیزنم . ببین شوکا تقصیر خودشه هی میخواد با ارام قرار بزاره در ضمن به نظر تو ارام که دوست جون منه من که نمیتونم بزارم تنها تنها برم من هم مجبورم باهاش برم خوب
آره خب باید بری منم میام البته قول نمیدم طرف کی هستم من طرفدار کسی هستم که افکار خبیثانه تری داشته باشه و بهتر بازی کنه ؛)
ای شیطون پس تو طرفدار خباثتی !!!!!!! جناب ع که ع که پیدات نیست کافیه ادرس کوچه رو بدی هر چی تو وبلاگت کامنت میزارم هم جواب نمیدی!!!! سر کوچه میبینمت. ولی قول بده پشت شوکا قایم نشی
میبینی دور از چشم اقای همسر چقدر وب گردی کردم امشب (ایکون ی ادم عقده ای که شبا زیاد نمیتونه بیاد نت)
دختر بابایی
پنجشنبه 1 اسفندماه سال 1387 ساعت 11:38 ب.ظ
سلامممممممممممم:) میدونی شوکا.. احساس اون وقتایی رو دارم که توی مدرسه کلاسا رو دودر میکردیم و یکدفعه میدیدیم خانوم سردارنیای نازنین (ناظممون) بالا سرمون وایساده و داره با یه لبخند کجکی نگامون میکنه.. الان تو دقیقن حکم خانوم سردارنیا رو داری!!!
الهیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
یعنی من و تو مدتها ست داشتیم تو سکوت همدیگه رو میخوندیم؟ تو رو که نمیدونم اما من حدودا 4 ماهه با شمام.
شوکا جون سهم تو از خدا خیلی چیزهاست، فقط کافیه یه نیگاه کوچیک بکنی تا سهمت رو به روشنی ببینی، وقتی به حمید و عطیه سر میزنی، سهم بزرگی از خودت رو می بینی! اینبار بیشتر دقت کن!!
آره میدونم و خیلی شکر میکنم که در ازای همه گرفته هاش چیزایی بم داده که کمتر کسی میتونه داشته باشه.
نه نمیشه نازنین!
میدونم نمیشه اما سهم من از خدا چیه؟
سلام
شوکایی قرار شد دیگه از دلتنگی حرفی نزنی
چشم قربان!
خدایش ادم کل کل این ارام با ع رو میبینه مگه دلش تنگ میشه
خب دلم برای همینا تنگ میشه دیگه
اگرم بیاد ببینه که تو اون موقع رخ در نقاب ابر میکشی!بعدشم کل کل کار بدیه .ما افشاگری میکنیم.احتمالا البته آرام ببازه اما تو کامنت ملت جای اینکارا نیست.بگین مردی بیا سر کوچه!:-)
و در نهایت آرام، آرام:-)
من؟ کی؟ کجا؟؟؟
افشا گری درباره چی؟ سیاسی بازی راه ننداز جون من!
تو کامنت من راحت باشید فقط موهای همدیگه رو نکشید و لگد به هم نزنید. یه وقت یکی میشه مثل ستار بعد واویلاااااااااااااااااااااا
میدونی وقتی بعضی وقتا بعضی ها حرفای تلخ به من میزنن پیش خودم میگم تو چه طور تلخی قهوه رو تحمل میکنی و میخوریش خوب حرف تلخ اینا رو ی کم تحمل و بعد بی خیالشون شو راه خودت رو برو
تلخی قهوه لذت بخشه اما تلخی بعضی حرفا....
اما میگذره و دل خوش به همینم.
ااااااااااااا
شوکایی اینجایی داری کامنتامو داغ داغ میخونی .چه خوش میگذره ادم زودی جواب حرفشو بگیره.
ولی این ع هی موهای منو میکشه . اینقدر هی بالا سر من کامنت نزار
خب آن لاین هستم و تقریبا سرحال. تقریبا برا اینکه درد عضلانی دارم.
هییییییییییییی سحر لگد نزنی ها!!!!
قربونت برم چرا درد عضلانی .من لگد نمیزنم .
ببین شوکا تقصیر خودشه هی میخواد با ارام قرار بزاره در ضمن به نظر تو ارام که دوست جون منه من که نمیتونم بزارم تنها تنها برم من هم مجبورم باهاش برم خوب
آره خب باید بری منم میام البته قول نمیدم طرف کی هستم من طرفدار کسی هستم که افکار خبیثانه تری داشته باشه و بهتر بازی کنه ؛)
ای شیطون پس تو طرفدار خباثتی !!!!!!!
جناب ع که ع که پیدات نیست کافیه ادرس کوچه رو بدی
هر چی تو وبلاگت کامنت میزارم هم جواب نمیدی!!!!
سر کوچه میبینمت. ولی قول بده پشت شوکا قایم نشی
:)))))))))))))
همه که مثل من شبانه روز در خدمت رفقا نیستن!
شوکا جون شبت به خیر
:*
قربونت برم که اینقدر مهربونی
میبینی دور از چشم اقای همسر چقدر وب گردی کردم امشب
(ایکون ی ادم عقده ای که شبا زیاد نمیتونه بیاد نت)
سلامممممممممممم:)
میدونی شوکا.. احساس اون وقتایی رو دارم که توی مدرسه کلاسا رو دودر میکردیم و یکدفعه میدیدیم خانوم سردارنیای نازنین (ناظممون) بالا سرمون وایساده و داره با یه لبخند کجکی نگامون میکنه.. الان تو دقیقن حکم خانوم سردارنیا رو داری!!!
الهیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
یعنی من و تو مدتها ست داشتیم تو سکوت همدیگه رو میخوندیم؟ تو رو که نمیدونم اما من حدودا 4 ماهه با شمام.
شوکا جون سهم تو از خدا خیلی چیزهاست، فقط کافیه یه نیگاه کوچیک بکنی تا سهمت رو به روشنی ببینی، وقتی به حمید و عطیه سر میزنی، سهم بزرگی از خودت رو می بینی! اینبار بیشتر دقت کن!!
آره میدونم و خیلی شکر میکنم که در ازای همه گرفته هاش چیزایی بم داده که کمتر کسی میتونه داشته باشه.
ببینم سوزن این جناب ع رو آرام آرام گیر کرده؟؟؟!!!!!
جناب ع!!!!
شوکا جون این بار منم که باید بگم: وااااااااااااااااااااااای شوکا آبروم رو بردی، کل کل حرف بدی هست مادر!!
ااااا:( من نگفتم کل کل بخدا سحر گفت.
تو که میخوای دعوا کنی اول ببین به چی باید گیر بدی!
سلام
کجایی شوکا؟؟؟؟
همین جام در خدمت شما.
به به ردپای ارام رو هم همیشه اینجا دید.
سلام و عرض ارادت به ارام عزیز
میگم شوکا این ارام رو این جوری نگاش نکن برو ببین چه جوری تو وبلاگ خودش مودبانه و موقرانه جواب کامنتای ما رو میده.
:))))))) مودبانه و موقرانه! جناب ع توجه کنید!
سحر جان ظاهر سازی لازمه مادر!! (آیکون تعجب خفن و نیش باز و شکلک خبیث و ...) بقیه آیکون ها با شما دیگه، فعلا برم پست جدید شوکا رو بخونم تا بعد